هرساله بیست و پنجم فروردین ماه تحت عنوان روز عطار نیشابورى نامیده شده و به همین منظور در اقصى نقاط دنیا بخصوص در ایران و در شهر نیشابور مراسم خاصى براى این شاعر بزرگ برگزار مىگردد تا اینچنین ضمن بزرگداشت یاد و خاطره عطار مردمان این دیار به خود ببالند که شخصیتى چون عطار از این آب و خاک برخاسته و با مدد جستن از ذوق و قریحه خود و نیز در پرتو تعالیم اسلامى و قرآنى یکى از نابترین و ماندگارترین آثار ادبى را خلق کرده است. عطار نیشابورى که نام واقعىاش فریدالدین ابوحامد مىباشد از شعراى اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم است که داستان شوریدگىاش چون اشعارش بسیار نغز و دلکش مىباشد. چنانچه نقل است« روزى عطار در دکان خود مشغول به معامله بود کـــه درویشى به آنجا رسید و چند بار با گفتن جمله “چیزى براى خدا بدهید” از عطار کمک خواست ولى او به درویش چیزى نداد. درویش به او گفت:”اى خواجه، تو چگونه مىخواهى از دنیا بروی؟” عطار گفت: “همانگونه که تو از دنیا مىروی!” درویش گفت: “تو مانند من مىتوانى بمیری؟”عطار گفت: “بله!” درویش کاسه چوبى خود را زیر سر نهاد و با گفتن کلمه الله از دنیا برفت. عطار چون این را دید، شدیدا متغیر شد و از دکان خارج شد و راه زندگى خود را براى همیشه تغییر داد.”حالا ما کارى نداریم که این داستان درست است یا نه، بلکه به این مطلب اهمیت مىدهیم که عطار نیشابورى با در پیش گرفتن راه عرفان و در خدمت اشخاصى چون “شیخ الشیوخ عارف رکنالدین اکاف” در شعر و سخن فارسى اثرات بسیار ماندگارى از خود به یادگار گذاشت. آن طور که آثار منظوم و منثور او از بهترین آثار ادبیات ایران و حتى جهان به حساب مىآیند. بىتردید تاثیرى که عطار بر ادب فارسى و به دنبالش ادبیات جهان داشته یک تاثیر ماندگار و عمیق است. فىالمثل سخن ساده و گیراى او یادآور این نکته است که براى بیان مقاصد عرفانى بهترین راه همانا آوردن کلام ساده و بىپیرایه و خالى از هر گونه تکلف و آرایش است. درست مثل انسانى عاشق سخن گفتن که با کلمات ساده و روان معانى عمیق را بیان مىکند. هرچند که عطار دو دسته آثار منظور و منثور دارد که آثارى چون “الهىنامه”، “مختارنامه”، “مصیبتنامه” و غیره را شامل مىشود، اما دو اثر گرانقدر او از نظر ارزش ادبى و عرفانى جایگاه خاصى
دارند؛ چنانچه تذکرهالاولیاى عطار که به معرفى 96 تن از اولیا، مشایخ و عرفا مىپردازد، اثرى درخور ستایش است. ولى سواى آنچه بیان شد “منطقالطیر” عطار چیز دیگرى است. آنچه که از شواهد و قرائن بر مىآید، منطق الطیر یکى از قدیمىترین آثار سمبلیک یا نمادین جهان است که در آن عطار با استادى هرچه تمامتر از زبان پرندگان و به شکل نمادین طریق رسیدن به خدا و حقیقت و گذشتن از هفت مرحله یا وادى دشوار را بیان مىکند. پس بر همین مبناست که اغلب مستشرقان هرگاه خواستهاند در باب عطار سخن بگویند، وقتى به منطقالطیر و داستان بسیار پرمعناى آن رسیدهاند از تحیر زبان بسته و خود را در مقابل یکى از عظیمترین آثار ماندگار جهان دیدهاند. حال که سخن به اینجا رسید، ذکر این نکته را لازم مىدانیم که ما به عنوان اهالى قلم و کسانى که در باب فرهنگ و ادب این مرز و بوم مطلب مىنویسیم تا چه حد توانستهایم اندیشههاى عظیم اشخاصى چون عطار را به همگان بخصوص نسل جوان بشناسانیم؟ آیا جوان این مرز و بوم که به نوعى آینده فرهنگى و ادبى این دیار در دست توانمند او خواهد بود، مىتواند شخصیت عظیمى چون عطار را از ابعاد گوناگون مورد تجزیه و تحلیل قراردهد؟ و آیا این جوان با شناختى که از نوابغ سرزمینمان همچون عطاردارد، به خود مىبالد که از دیار رادمردان بزرگ ادب و عرفان است؟به هرحال بر همگان لازم است که در فرصتهاى پیش آمده نسبت به شخصیتهاى بزرگ ادبى کشورمان توجه شایان نشان دهند تا بلکه در این رهگذر نسل آینده ساز کشورمان با دریایى ازدانستهها و دستاوردهاى گذشتگان به فرداى روشن خود نگاه کند.
بازدید دیروز: 0
کل بازدید :9224

مدتی است در رادیو تهران و رادیو گفتگو و روزنامه رسالت مطلب می نویسم. حالا هم این جا را محل مناسبی برای تبادل افکار و مطالب ادبی و هنری یافته ام. امید که موفق باشم. یاحق
